سونگ مین برادره تنیِ من نیست اما ..دونسنگم هست .
هنوز شمارشو به اسمِ کدوتنبلِ شیرین تو گوشیم سیو کردم .
" کدوتنبل های زیادی بخارپز کردم ~ همشو بخور ^_^ "
متن اینجوری بود اما .. من یادم رفت کککک .
لی سونگ مین کسی که همیشه ساکته و
هیچ وقت هیچ دردسری درست نکرده امروز خیلی سرش شلوغ بود..^_^
یه چیزی هست که همیشه میگم " هی سونگ مین رو نزنید حتی با گل "
درسته ، سونگ مین ما یه گلِ ،
و حتی با چهری من هم نباید بزنیمش (چهره من هم مطمعنن یه گلِ ) کک
دارم زیاده روی میکنم ؟
در طولِ کار های کام بکمون برای همه ی اعضا روزای سختی بود
اما ما با خوشحالی و تکیه کردن به همدیگه این مرحله رو رد کردیم .
در آینده هم همینطور خواهیم بود .
پس بیاین مثلِ اوپا و دونسنگ و اونی و نونا دست همدیگه رو بگیریم
و برای یه مدت طولانی خوشحال زندگی کنیم !!
بیشتر از همه از حرفای قشنگ (منظورش حرفای احساسیِ ) متنفرم ،
سونگمین گفت : " هیونگ .. معذرت میخوام .. از طرفدارامون .. و از اعضا .. "
من ناراحتم و برای همین اینجوری ررفتار میکنم ..
ما نمیتونیم راه رو برای کدوتنبلِ شیرین (سونگ مین) هموار کنیم
اما بیاین سر راهش یه طوفان درست نکنیم~
دوستون دارم بچه های من !!
هرچند من نمیتونم یه قلب کامل درست کنم،
من کیم هیچول هستمㅠㅠ بویینگ بویینگ
خب میدونید چیه من کاملا شکه هستم هنوز و اصلا نمیدونم چی بگم !
خوشحال باشم یا ناراحت !!!
از طرفی میگم خب اینا هم ادم حق دارن زندگی شخصی خودشونو داشته باشن
و دیگه همشون بزرگ شدن به سنی رسیدن که این نیاز رو داشته باشن
و میخوام براش خوشحال باشمو آرزوش خوشبختی بکنم
اما از طرفی وقتی فکرشو میکنم دلم میخواد خفه بشم از ناراحتی و گریم میگیره
حس میکنم سونگ مین ازمون دور شده و دیگه ماله ما نیست
کلا احساساتم بهم ریخته !!
شماها چی فکر میکنید؟؟؟
MARZIE : کاشششششششششکی واقعا خبره الکی و شایعه باشه